وکیل کیست و وکالت چیست؟

وکیل

وکیل کسی است که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور می‌شود.

تعریف وکالت

معنی لغوی وکالت ، تفویض و واگذار نمودن است و در اصطلاح حقوقی، وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین ، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (وکیل) خود می نماید. قانون مدنی ایران در ماده ۶۵۶ وکالت را چنین تعریف کرده است:
وکالت عقدی است که بموجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را بر انجام امری نایب خود قرار می دهد.
با انعقاد عقد وکالت، وکیل و موکل در برابر یکدیگر حق و تکلیف یافته، دارای روابط حقوقی، وظایف و مسئولیت های متقابلی می شوند.
وکالت در لغت به معنای واگذار کردن یا تفویض کردن می‌باشد.
وکالت در اصطلاح حقوقی: عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین عقد، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می‌نماید.
وکالت یکی از عقود بسیار رایج میباشد، که امروزه در صحنه‌های اجتماعی و اقتصادی و بانک‌ها استفادۀ زیادی می‌شود. وکالت عقد است و در نتیجه نیاز به ایجاب موکّل و قبول وکیل دارد.

 انواع وکالت

الف) وکالت مطلق: یعنی این‌ که شخصی را برای تمام امور وکیل کند و این وکالت شامل امور اداری و مالی موکل می‌شود مثل فروش و یا خرید و یا پرداخت هزینه خانواده که در این قسم اعمال وکیل نیاز به اجازۀ موکل ندارد.
ب) وکالت مقید: در این نوع وکالت، مورد وکالت مشخص و معین است و وکیل باید در همان مورد معین، عمل نماید. مثل خرید خانه یا فروش ماشین
وکالت از جهت شکل به وکالت رسمی یا عادی یا شفاهی تقسیم می‌شود.
مورد وکالت باید امری باشد که به موجب قانون یا طببعتاً درانحصار شخص نباشد مثل وکالت در مجلس معامله که باید خودش عمل نماید و نمی‌تواند دیگری را وکیل نماید و دیگر این‌که خود شخص موکل بتواند آن را انجام دهد، برای مثال شخص ورشکسته که از دخالت در اموال ممنوع است نمی‌تواند در مورد آن به دیگری وکالت دهد.

حدود وکالت

«وکیل نمی‌تواند عملی را که خارج از حدود وکالت است انجام دهد». (مفاد ماده ۶۶۳قانون مدنی)
«در صورتی که وکالت به طور مطلق داده شده و قیدی در آن نیامده مربوط به ادارۀ اموال خواهد بود». (مفاد ماده ۶۶۱قانون مدنی)
در یک تقسیم بندی وکالت به وکالت قضایی و غیر قضایی تقسیم می شود:
وکالت قضایی: عبارت است از اینکه شخص در جهت امور دادگاهی خود شخص دیگری را به عنوان نماینده خود در دادگاه معرفی می نماید. این نوع وکالت محدود به امور قضایی است مانند اعطای وکالت به وکلای دادگستری.
وکالت غیر قضایی: عبارت است اینکه شخصی به طور رسمی یا عادی جهت انجام امور کاری یا اداری خود به شخص دیگری وکالت می دهد.

نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل می‌گفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همین جا برخاسته است. میتوان برای وکیل انتخابی حد و مرزی مشخص کرد که در چه زمینه ای اجازه وکالت از طرف شما دارد و در چه زمینه ای خود شخص باید برای آن کار حضور داشته باشد.

مورد وکالت:

امر و یا اموراتی است که وکیل به موجب عقد (قرارداد) وکالت و به نیابت (نمایندگی) از طرف موکل خود می بایست انجام دهد ، مورد وکالت باید از اموراتی باشد که خود موکل بتواند آنرا انجام دهد و مانع قانونی در این زمینه وجود نداشته باشد ، و وکیل هم برای انجام آن امر اهلیت قانونی داشته باشد .

تعهدات وکیل:

هرگاه از تقصیر وکیل خساراتی به موکل متوجه شود که وکیل مسبب آن باشد ، مسئول خواهد بود ، وکیل می بایست در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نموده و از اختیارات داده شده تجاوز نکند ، آنچه را به جای موکل خود دریافت می کند به او رد کند ، در صورتیکه برای انجام امری دو یا چند وکیل معین شده باشد هیچ نمی تواند بدون دیگری و یا دیگران در امری دخالت نماید و اگر وکیل وکالت در توکیل نداشته باشد نمی تواند انجام امری را به دیگری واگذار کند.

تعهدات موکل: موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده است انجام دهد، موکل باید تمام مخارجی که وکیل برای انجام وکالت نموده است را بدهد ، موکل باید اجرت وکیل را بدهد مگر اینکه در عقد وکالت طور دیگری مقرر شده باشد .

وکیل در توکیل: وکیلی است که از طرف موکل خود اختیار تعیین وکیل دیگر را برای او داشته باشد.

وکالت بلاعزل:  وکالتی است که وکالت وکیل یا عدم عزل وکیل ضمن عقد لازمی شرط شده باشد.

طرق انقضای وکالت: با عزل موکل ، با استعفای وکیل ، با فوت یا جنون موکل و یا وکیل.

طرق منفسخ شدن وکالت: با از بین رفتن متعلق وکالت ، با انجام مورد وکالت توسط خود موکل و با انجام عملی از سوی موکل که منافی با وکالت وکیل باشد.

وکالت در دادگاهها:

با توجه به اینکه اقامه دعوی حقوقی و یا کیفری نسبت به هر موضوعی معمولاً یکبار قابلیت طرح را دارد مگر موضوعات و یا مواردی که از این قاعده مستثنی هستند لذا کسب اطلاعات لازم از طریق مشاوره حقوقی و یا انتخاب وکیل دادگستری در اقامه دعوی و یا دفاع در قبال دعوی مطروحه می تواند در حل مشکلات بوجود آمده مفید باشد، البته مشاوره با وکیل فقط مختص بروز مشکلات حقوقی نبوده و حتی قبل از اقدام به امری و پیش آمدن مشکلات ، می توان با وکیل مشاوره داشته و علاج واقعه را قبل از وقوع نمود.

تفاوت وکیل اول با وکیل دوم:

وکلای پایه فقط مجاز به شرکت در دادگاه های کیفری منجر به حبس کمتر از 10 سال و شلاق و جریمه نقدی و اقدامات امنیتی و در دادگاه های قضایی هستند در صورتی که ادعا کمتر از 500 میلیون ریال یا ادعاهای غیرمالی باشد در آزمایشات آنها می توانند از حقوق موکلین خود دفاع کنند ، اما وکیل پایه یک دادگاه حق شرکت در کلیه دادگاهها از جمله حقوقی و کیفری و … را دارد. وکلائی که دارای مجوز از کانون وکلا هستند ، ابتدا یک دوره کارآموزی 2 ساله را می گذرانند و می توانند تحت نظارت وکیل مدافع حقوق مشتری شوند ، و پس از 2 سال ، و همچنین تایید صلاحیت های دانشگاهی و انتخاب ها مرتبط ، آنها موفق می شوند یک وکیل قانون اساسی شوند.

وکالت

وکالت در فقه و حقوق ایران عبارت از عقد جایزی است، که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب (جانشین) خود قرار می‌دهد. وکالت دهنده را مُوَکِّل، و وکالت گیرنده را وکیل می‌نامند. وکالت در لغت به معنای واگذار کردن، اعتماد و تکیه کردن است

  • طبق ماده ۶۵۶ قانون مدنی: وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود میکند.

وکالت عقدی است جایز ، یعنی هر کدام از طرفین هروقت که بخواهد می‌تواند عقد را بر هم بزند ،،، وکیل استعفا دهد یا موکل وکیل را عزل کند. عقد جایز به فوت،جنون و سفه هر کدام از طرفین نیز از بین میرود و منحل می‌شود

انحلال

وکالت به یکی از طرق زیر منحل می‌شود:

  1. فوت و جنون و سفه وکیل یا موکل.
  2. عزل وکیل به‌وسیله موکل
  3. استعفای وکیل از سمت وکالت.
  4. از بین رفتن متعلق وکالت

وکالت در قانون مدنی

فصل سیزدهم در وکالت مبحث اول – در کلیات ماده ۶۵۶- وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می‌نماید. ماده ۶۵۷-تحقق وکالت منوط به قبول وکیل است. ماده ۶۵۸-وکالت ایجاباً و قبولاً به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن کند واقع می‌شود. ماده ۶۵۹-وکالت ممکن است مجانی باشد یا با اجرت. ماده ۶۶۰-وکالت ممکن است به‌طور مطلق و برای تمام امور موکل باشد یا مقید و برای امر یا امور خاصی. ماده ۶۶۱-در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود. ماده ۶۶۲-وکالت باید در امری داده شود که خود موکل بتواند آن را به جا آورد. وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشته باشد. ماده ۶۶۳-وکیل نمی‌تواند عملی را که از حدود وکالت او خارج است انجام دهد. ماده ۶۶۴-وکیل در محاکمه، وکیل در قبض حق نیست مگر این که قراین دلالت بر آن نماید و همچنین وکیل در اخذ حق، وکیل در مرافعه نخواهد بود. ماده ۶۶۵-وکالت در بیع وکالت در قبض ثمن نیست مگر این که قرینهٔ قطعی دلالت بر آن کند. مبحث دوم – در تعهدات وکیل ماده ۶۶۶-هر گاه از تقصیر وکیل خسارتی به موکل متوجه شود که عرفاً وکیل مسبب آن محسوب می‌گردد مسئول خواهد بود. ماده ۶۶۷-وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید و از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت داخل اختیار اوست، تجاوز نکند. ماده ۶۶۸-وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده‌است به او رد کند. ماده ۶۶۹-هر گاه برای انجام یک امر، دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌تواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر این که هر یک مستقلاً وکالت داشته باشد، در این صورت هر کدام می‌تواند به تنهایی آن امر را به جا آورد. ماده ۶۷۰-در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع، وکیل باشند به موت یکی از آن‌ها وکالت دیگری باطل می‌شود. ماده ۶۷۱-وکالت در هر امر، مستلزم وکالت در لوازم و مقدمات آن نیز هست مگر این که تصریح به عدم وکالت باشد. ماده ۶۷۲-وکیل در امری نمی‌تواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد مگر این که صریحاً یا به دلالت قرائن، وکیل در توکیل باشد. ماده ۶۷۳-اگر وکیل که وکالت در توکیل نداشته، انجام امری را که در آن وکالت دارد به شخص ثالثی واگذار کند هر یک از وکیل و شخص ثالث در مقابل موکل نسبت به خساراتی که مسبب محسوب می‌شود مسئول خواهد بود. مبحث سوم – در تعهدات موکل ماده ۶۷۴-موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت خود کرده‌است، انجام دهد. در مورد آنچه که در خارج از حدود وکالت انجام داده‌است موکل هیچ گونه تعهد نخواهد داشت مگر این که اعمال فضولی وکیل را صراحتاً یا ضمناً اجازه کند. ماده ۶۷۵-موکل باید تمام مخارجی را که وکیل برای انجام وکالت خود نموده‌است و همچنین اجرت وکیل را بدهد مگر این که در عقد وکالت، طور دیگر مقرر شده باشد. ماده ۶۷۶-حق‌الوکالهٔ وکیل تابع قرارداد بین طرفین خواهد بود و اگر نسبت به حق‌الوکاله یا مقدار آن قرارداد نباشد تابع عرف و عادت است و اگر عادت مسلمی نباشد وکیل مستحق اجرت‌المثل است. ماده ۶۷۷-اگر در وکالت، مجانی یا با اجرت بودن آن تصریح نشده باشد محمول بر این است که با اجرت باشد. مبحث چهارم – در طرق مختلفه انقضای وکالت ماده ۶۷۸-وکالت به طرق ذیل مرتفع می‌شود:۱- به عزل موکل ؛۲- به استعفا ی وکیل؛ ۳- به موت یا جنون وکیل یا موکل. ماده ۶۷۹-موکل می‌تواند هر وقت بخواهد وکیل را عزل کند مگر این که وکالت وکیل یا عدم عزل در ضمن عقد لازمی شرط شده باشد. ماده ۶۸۰-تمام اموری که وکیل قبل از رسیدن خبر عزل به او در حدود وکالت خود بنماید نسبت به موکل نافذ است. ماده ۶۸۱-بعد از این که وکیل استعفا داد مادامی که معلوم است موکل به اذن خود باقی است می‌تواند در آنچه وکالت داشته اقدام کند. ماده ۶۸۲-محجوریت موکل موجب بطلان وکالت می‌شود مگر در اموری که حجر، مانع از توکیل در آن‌ها نمی‌باشد و همچنین است محجوریت وکیل مگر در اموری که حجر مانع از اقدام در آن نباشد. ماده ۶۸۳-هر گاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است خود انجام دهد یا به‌طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد به جا آورد مثل این که مالی را که برای فروش آن وکالت داده بود خود بفروشد وکالت منفسخ می‌شود.